چه فتنه بود که حُسن تو در جهـان انداخت ...
که یک دم از تو نـظر بر نمیتوان انداخت
السلام علیک یا اباعبدالله(ع)
شده ام نوکر ارباب به لطف پدرم...
شکر آن رزق حلالی که مرا نوکر کرد
حالا که تا دیار تو ما را نمیبرند ...
ما قلبمـان شکست، حـرم را بیاورید
محمد سهرابی
بی سبب نیست که در قلب همه جا داری ...
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری
چون نامه ی جرم ما به هم پیچیدند
بردند به میزان عمل سنجیدند
بیش از همه کس گناه ما بود ولی...
ما را به محبت علـی بخشیدند
تو هشت و چهار هستی، در عبایت پنج تن پیدا
دلم شش گوشه میخواهد... مرا هم کربلایی کن
شعر کامل در ادامه مطلب